نوازندۀ مردمان درویش و مسافر و بینوا. (ناظم الاطباء). آنکه غریب رابنوازد. غریب پرور. غریب دوست. غریب پرست: ادب مگیر و فصاحت مگیر و شعر مگیر نه من غریبم و شاه جهان غریب نواز. ابوالحسن آغاجی. با غریبان رنجدیده بساز تا فلک خواندت غریب نواز. نظامی. گفت با کرد کای غریب نواز از غریبان بسی کشیدی ناز. نظامی
نوازندۀ مردمان درویش و مسافر و بینوا. (ناظم الاطباء). آنکه غریب رابنوازد. غریب پرور. غریب دوست. غریب پرست: ادب مگیر و فصاحت مگیر و شعر مگیر نه من غریبم و شاه جهان غریب نواز. ابوالحسن آغاجی. با غریبان رنجدیده بساز تا فلک خواندت غریب نواز. نظامی. گفت با کرد کای غریب نواز از غریبان بسی کشیدی ناز. نظامی
نوازش از مردمان درویش و بینوا. (ناظم الاطباء). عمل غریب نواز. ملاطفت و مهربانی در حق غریب و بینوا و درویش. غریب پروری. غریب دوستی. غریب پرستی: علی الخصوص در این عصر که تیمار بیماران و غریب نوازی و غمخوارگی همگنان به علاقۀ حسن مرحمت، لطف و شفقت و... منوط و مربوط است. (ترجمه محاسن اصفهان ص 23)
نوازش از مردمان درویش و بینوا. (ناظم الاطباء). عمل غریب نواز. ملاطفت و مهربانی در حق غریب و بینوا و درویش. غریب پروری. غریب دوستی. غریب پرستی: علی الخصوص در این عصر که تیمار بیماران و غریب نوازی و غمخوارگی همگنان به علاقۀ حسن مرحمت، لطف و شفقت و... منوط و مربوط است. (ترجمه محاسن اصفهان ص 23)